خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

*Ghazale*

مدير بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
9/8/18
ارسال ها
1,639
امتیاز واکنش
12,854
امتیاز
373
سن
20
محل سکونت
Ahvaz
زمان حضور
8 روز 23 ساعت 55 دقیقه
نویسنده این موضوع
علوم سـ*ـیاسی

علم سـ*ـیاست مدرن بخشی از علوم اجتماعی است که با مطالعهٔ دولت، حکومت و سـ*ـیاست در ارتباط است. ارسطو این علم را به عنوان مطالعهٔ حکومت تعریف می‌کند.این علم بسیار زیاد با سـ*ـیاست در عرصهٔ نظر و در میدان عمل، تحلیل نظام‌های سـ*ـیاسی و رفتارهای سـ*ـیاسی سر و کار دارد. اندیشمندان سـ*ـیاسی خود را درگیر در شناسایی ارتباطات اساسی میان شرایط و تحولات سـ*ـیاسی می‌بینند و از طریق این کار سعی در ساختن اصولی اساسی برای منظم کردن علم سـ*ـیاست و پیش‌بینی کارهای سـ*ـیاسی در جای جای دنیا دارند.علم سـ*ـیاست با رشته‌های دیگر هم تداخل دارد؛ ازجمله، اقتصاد، حقوق، روان‌شناسی، تاریخ، مردم‌شناسی، حقوق اداری، سـ*ـیاست عمومی، سـ*ـیاست ملی، ارتباطات بین‌الملل، سـ*ـیاست تطبیقی، جامعه‌شناسی، مؤسسات سـ*ـیاسی و نظریه‌های سـ*ـیاسی. گرچه قرن نوزدهم را زمان تدوین تمام شاخه‌های علوم اجتماعی می‌دانند، اما علم سـ*ـیاست ریشه‌هایی در دوران باستان دارد؛ در واقع، این علم تقریباً ۲۵۰۰ سال پیش توسط کارهای افلاطون و ارسطو سازمان یافت.

علم سـ*ـیاست معمولاً خود به چند زیر شاخه و گرایش متمایز تقسیم می‌شود که در مجموع این علم را تشکیل می‌دهند:

فلسفه سـ*ـیاست
اندیشه سـ*ـیاسی
سـ*ـیاست تطبیقی
جامعه‌شناسی سـ*ـیاسی
سیاستگذاری عمومی
مطالعات منطقه‌ای
روابط بین‌الملل
تاریخ تحولات سـ*ـیاسی
فلسفهٔ سـ*ـیاست، منطق موجود برای یک دولت مطلوب، قوانین مناسب و ویژگی‌های متمایز هر کدام است. سـ*ـیاست تطبیقی، علم مقایسه و تعلیم گونه‌های متفاوت قانون اساسی، بازیگران عرصهٔ سـ*ـیاست، قانونگذاران و دیگر زمینه‌های مرتبط است و همهٔ این‌ها از دیدگاه درون هر کشور مطالعه می‌شوند. روابط بین‌الملل با روابط میان دولت-ملت‌ها و شرکت‌ها و نهادهای فرادولتی و چند ملیتی سر و کار دارد.

علم سـ*ـیاست از منظر روش شناختی شاخه‌ای از روش‌های پژوهشی اجتماعی است. رویکردهایی که در این علم وجود دارند شامل؛ پوزیتویسم، تفسیر گرایی، نظریهٔ انتخاب منطقی، رفتار گرایی، ساختار گرایی، پسا ساختار گرایی، رئالیسم یا واقع‌گرایی، نهاد گرایی و پلورالیسم یا کثرت گرایی است. علم سـ*ـیاست به عنوان یکی از شاخه‌های علوم اجتماعی، از روش‌ها و تکنیک‌هایی استفاده می‌کند که شامل دو دسته هستند؛ منابع دست اول، همچون اسناد تاریخی و مدارک رسمی، و منابع دست دوم، همچون مقالات علمی نشریات، تحقیقات منطقه‌ای، تحلیل‌های آماری، مطالعات موردی، پژوهش‌های تجربی و مدل‌سازی.

علم سـ*ـیاست به عنوان یک رشته، یکی از شاخه‌های علوم اجتماعی است که در دانشگاه در بخش دانشکده علوم انسانی قرار می‌گیرد ودر بعضی از کالج‌های آمریکایی که فضای مجزایی برای مدرسه یا کالج هنر و علم اختصاص داده نشده‌است، کالج علوم سـ*ـیاسی نیز مانند سایر رشته‌ها در ساختمان مجزایی به عنوان بخشی از مدرسهٔ علوم انسانی قرار گرفته‌است.در حالی که فلسفهٔ سـ*ـیاسی کلاسیک در درجهٔ اول با افکار یونانی و روشنگری تعریف می‌شود، اندیشمندان علم سـ*ـیاست با دغدغهٔ بسیاری برای مدرنیته و مفهوم معاصر دولت-ملت شناخته می‌شوند، که البته این دغدغه با مطالعهٔ افکار و نظریات کلاسیک نیز همراه است.


بررسی اجمالی

دانشمندان علم سـ*ـیاست به مطالعهٔ اموری می‌پردازند که با ایجاد و انتقال قدرت در پروسه‌های تصمیم‌گیری، نقش نظام‌ها در حکومت داری شامل دولت‌ها و سازمان‌های بین‌المللی، رفتار سـ*ـیاسی و سـ*ـیاست‌های عمومی سر و کار دارد. آن‌ها میزان موفقیت حکومت داری هر یک از دولت‌ها یا سـ*ـیاست‌های مشخص را با سنجیدن بسیاری از شاخصه‌ها همچون؛ ثبات، انصاف، رفاه و ثروت مادی، و آرامش و آسایش، اندازه می‌گیرند. بعضی از دانشمندان علم سـ*ـیاست در صدد استفاده از رویکردهای پوزیتویستی (رویکردی در تلاش برای توصیف چیزها آنگونه که هستند می‌باشد نه آن گونه که باید باشند) برای تحلیل بهتر سـ*ـیاست هستند؛ و برخی دیگر از ایشان نیز به دنبال ارائهٔ توصیه‌هایی در زمینهٔ سـ*ـیاست‌هایی مشخص می‌باشند. دانشمندان این علم با تولیدات شان زمینهٔ کاری بسیاری از مشاغل را فراهم می‌آورند از جمله خبرنگاران، سیاستمداران، و تحلیل‌گران انتخابات. اندیشمندان سـ*ـیاست ممکن است به عنوان مشاور به سـ*ـیاست‌مدارانی مشخص خدمت کنند یا حتی ممکن است خود برای تصدی پستی سـ*ـیاسی اقدام کنند. ایشان می‌توانند کاری در داخل دولت یا احزاب سـ*ـیاسی داشته یا حتی در مشاغل عمومی، مشغول به کار باشند. آن‌ها ممکن است کار خود را با سازمان‌های غیردولتی (NGO) یا جنبش‌های سـ*ـیاسی انجام دهند. حتی در مواردی ممکن است به کار با شرکت‌ها هم بپردازند. تجارت‌های خصوصی‌ای چون اندیشکده‌ها، نهادهای پژوهشی، نظرسنجی و شرکت‌های ارتباطاتِ عمومی، اغلب به استخدام چند فرد متخصص در حوزهٔ این علم دست می‌زنند. اصطلاح علم سـ*ـیاست در آمریکای شمالی رواج و شیوع بیشتری به نسبت دیگر جاها دارد، در سایر نقاط دنیا علم سـ*ـیاست را به عنوان بخشی از یک رشتهٔ وسیع‌تر با نام مطالعات سـ*ـیاسی، سـ*ـیاست یا حکومت می‌شناسند. در حالی که علم سـ*ـیاست از روش‌های علمی استفاده می‌کند، مطالعات سـ*ـیاسی رویکرد وسیع‌تری دارد، البته اگرچه تنها نام یک رشته نشان دهندهٔ محتویات آن نیست.


رشته تحصیلی علوم سـ*ـیاسی

 
  • تشکر
Reactions: نگین نوروزی و درسا

*Ghazale*

مدير بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
9/8/18
ارسال ها
1,639
امتیاز واکنش
12,854
امتیاز
373
سن
20
محل سکونت
Ahvaz
زمان حضور
8 روز 23 ساعت 55 دقیقه
نویسنده این موضوع
تاریخچه

علم سـ*ـیاست به عنوان یک رشتهٔ جداگانه در زمانی نه چندان دور به عنوان یکی از زیر شاخه‌های علوم اجتماعی تأسیس شد. با این وجود، اصطلاح علم سـ*ـیاست همیشه اصطلاحی متمایز از فلسفهٔ سـ*ـیاسی نبوده‌است، و این رشتهٔ مدرن دسته‌ای مشخص از روش‌هایی قدیمی را در خود جای داده‌است از جمله؛ فلسفه اخلاق، اقتصاد سـ*ـیاسی، الهیات سـ*ـیاسی، تاریخ و دیگر رشته‌هایی که با این امر سر و کار دارند که چگونه می‌توان یک دولت ایده‌آل را برای یک کشور ایجاد کرد و ویژگی‌های آن را شناخت.



سابقهٔ سـ*ـیاست در غرب به زمان اندیشمندان دورهٔ سقراط بازمی‌گردد، فلاسفه‌ای چون افلاطون (۴۲۷–۳۴۷ قبل از میلاد)، گزنفون (۴۳۰–۳۵۴ قبل از میلاد) و ارسطو (پدر علم سـ*ـیاست ۳۸۴–۳۲۲ قبل از میلاد). این نویسندگان در کتاب‌هایی چون جمهوریت و قوانین نوشتهٔ افلاطون، سـ*ـیاست و اخلاقیات نوشتهٔ ارسطو، به تحلیل فلسفی نظام‌های سـ*ـیاسی دست زدند، و این گونه از دورهٔ شاعری و تاریخی یونان پا را فراتر گذاشتند، نمونهٔ شاعران آن دوره را می‌توان هومر و هسیود معرفی کرد و نمونهٔ تاریخ‌نگاران را هم می‌توان هرودوت و ثایسیدیس دانست در این بین نمایش نامه‌نویسانی چون سوفوکلس، اریستوفانس و اوروپیدیس نیز حضور داشتند.



ظهور و سقوط امپراتوری روم

در دوران اوج امپراتوری روم، مورخان مشهوری چون پلیبیوس، لیوی و پلوتارک ظهور این امپراتوری را به همراه سازماندهی و تاریخچهٔ دیگر ملل مستند کردند. این گونه است که اکنون ما با دولت مردانی چون ژولیوس سزار و سیسرو و دیگرانی که اعمال گر نمونه‌هایی از جمهوری در امپراتوری روم و شروع و خاتمهٔ جنگ‌های متفاوتی بودند، آشنا هستیم. مطالعهٔ سـ*ـیاست در این دوره نیازمند آشنایی و فهم تاریخ، درک روش‌های حکومت داری، و توصیف اقدامات حکومتهاست. این زمان دوره‌ای هزار ساله از ۷۵۳ قبل از میلاد تا سقوط امپراتوری روم یا شروع قرون وسطی است. در این زمان مرامنامه‌ای از فرهنگ یونانی در فضای رومی ترجمه شد. الهگان یونانی تبدیل به خدایان رومی شدند و فلسفهٔ یونان تبدیل به قوانین رومی شد، مانند فلسفهٔ رواقیون. یک رواقی متعهد به خدمت و عمل به وظایف و تکالیف بر اساس سلسله مراتب بود به این منظور که دولت در شکل و شمایل یک کل، با ثبات و پایدار باقی بماند. در میان شناخته شده‌ترین رواقیون رومی، فیلسوفی به نام سنکا و امپراتوری به نام مارکوس اوریلیوس از همه معروف‌ترند. سنکا یک نجیب زادهٔ رومی ثروتمند، اغلب توسط مفسرین مدرن نقد می‌شود که به اندازهٔ کافی بر طبق نظریات و دیدگاه‌های خودش زندگی نکرده‌است. در سوی دیگر تاملات مارکوس اوریلیوس نمونهٔ بارزی است از انعکاس‌های فلسفی افکار یک امپراتور که از طرفی درگیر آرمان‌های فلسفی خویش است و از طرف دیگر در راستای وظایفش برای حفظ و دفاع از امپراتوری روم در برابر دشمنان خارجی مجبور به برپایی کمپین‌های مختلف نظامی است. به گفتهٔ پولیبیوس، نهادهای رومی پشتوانهٔ امپراتوری بودند ولی حقوق رومی مغز متفکر و محرک آن بود.

قرون وسطی

با سقوط امپراتوری روم غربی، فضای بیشتری برای مطالعات سـ*ـیاسی پدید آمد. ظهور یگانه‌پرستی و به ویژه در سنت غربی، مسیحیت، نور تازه‌ای را به فضای سـ*ـیاست و اقدامات سـ*ـیاسی تاباند. کتاب‌های اشخاصی چون آگوستین، با نام شهر خدا، اقدام به هماهنگ‌کردن فلسفه‌های موجود و سنت‌های سـ*ـیاسی با مفاهیم مسیحیت کرد، و سعی در تعریف دوبارهٔ مرز میان آنچه مذهبی در نظر گرفته می‌شد و آنچه سـ*ـیاسی بود، داشت. در قرون وسطی مطالعهٔ سـ*ـیاست به‌طور گسترده‌ای در کلیساها و محاکم شیوع یافت. بیشتر سؤالات و دغدغه‌های سـ*ـیاسی حول محور رابـ*ـطهٔ میان کلیسا و دولت بود. اعراب در این زمان از کارهای سـ*ـیاسی ارسطو غافل شدند؛ اما به جای آن به مطالعهٔ جمهوریت افلاطون ادامه دادند؛ تا این که متن بنیادین یهودی-اسلامی فلسفهٔ سـ*ـیاسی، در کارهای افرادی چون فارابی و اورئوس نگاشته شد. این اتفاق در جهان غرب رخ نداد تا این که در نهایت در قرن سیزدهم، سـ*ـیاست ارسطو ترجمه شد و متن بنیادین و پایهٔ کارهای توماس آکویناس قرار گرفت.

شبه قارهٔ هند

در هندوستان باستانی، سابقهٔ سـ*ـیاست می‌تواند به مواردی چون ریگ ودا، سامهیتایی‌ها، برهماها، مهابارتا و متشرعین بودایی برگردد. چانکیا (۳۵۰–۲۷۵ قبل از میلاد) یک اندیشمند سـ*ـیاسی در تاکشاشیلا ود، وی نویسندهٔ کتاب آرتاشاسترا، که شامل ملاحظاتی است دربارهٔ اندیشه‌های سـ*ـیاسی، اقتصادی و نظم اجتماعی، بود. وی در این کتاب از سـ*ـیاست‌های پولی و مالی، رفاه، روابط بین‌الملل، و جزئیات استراتژی‌های جنگی به همراه دیگر موضوعات بحث می‌کند. مانوسمیریتی، که حدود دو قرن بعد از چانکیا بود نیز از دیگر رساله‌نویسان مهم هند در زمینهٔ علم سـ*ـیاست است.

آسیای شرقی

چین دوران باستان خانهٔ مدارس متعدد اندیشهٔ سـ*ـیاسی بود. از جملهٔ این اندیشه‌های می‌توان به فایده گرایی (فلسفهٔ فایده گرایانه) تائویسم، قانون گرایی (مدرسهٔ اندیشه‌های مبتنی بر حاکمیت و تفوق دولت) و کنفوسیوس اشاره کرد. در نهایت شکل پیشرفته‌ای از کنفوسیونیسم (که به شدت تحت تأثیر المان‌هایی از قانون گرایی نیز بود) تبدیل به فلسفهٔ سـ*ـیاسی چیره در چین در زمان امپراتوری آن شد. این گونهٔ کنفوسیونیسم بعدها، به شدت بر روی دانشمندان و اندیشمندان علم سـ*ـیاست در کره و ژاپن نیز تأثیر گذاشت و توسط آن‌ها بسط و توسعه یافت.

آسیای غربی

در سرزمین پرشیا (ایران) بیش از هفت قرن پیش، آثار ارزشمندی همچون رباعیات عمر خیام و شاهنامه فردوسی تدوین شده که نشانگر وجود تحلیل‌های سـ*ـیاسی در ادبیات آن زمان ایران است، این دو اثر تاریخی در برگیرنده مفاهیم عمیق سـ*ـیاسی هستند. در همین زمان پیروان ارسطو از قبیل ابوعلی سینا و سپس ابن میمون و ابن رشد به تداوم سنت ارسطو در تحلیل سـ*ـیاسی همت گماشتند و تفسیرهایی بر آثار وی نوشتند. البته ابن رشد به هیچ کتابی از ارسطو دسترسی نداشت و فقط تفسیری بر کتاب جمهوریت افلاطون نوشت.


رشته تحصیلی علوم سـ*ـیاسی

 
  • تشکر
Reactions: نگین نوروزی و درسا

*Ghazale*

مدير بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
9/8/18
ارسال ها
1,639
امتیاز واکنش
12,854
امتیاز
373
سن
20
محل سکونت
Ahvaz
زمان حضور
8 روز 23 ساعت 55 دقیقه
نویسنده این موضوع
رنسانس
در زمان رنسانس ایتالیایی، نیکولو ماکیاولی، گونهٔ مدرن علم سـ*ـیاست را پایه‌ریزی کرد و تأکید را بر مشاهدهٔ مستقیم تجربی کنش‌گران و نهادهای سـ*ـیاسی قرار داد. ماکیاولی همچنین یک واقع‌گرا بود و بحث می‌کرد که حتی اگر شر به برپایی یک دولت و رژیم خوب و مفید بینجامد باید در معنای آن بازنگری شود. از این رو وی همچنین مخالف استفاده از الگوهای ایده‌آل‌گرا در علم سـ*ـیاست بود و امروزه وی را به عنوان پدر الگوی سـ*ـیاسی در علم سـ*ـیاست می‌شناسند.بعدها، تغییر در گفتمان علم سـ*ـیاست در دوران روشنگری باعث شد تا مطالعات سـ*ـیاسی حتی فرای این نورم‌های معمول انجام شود.

روشنگری

کارهای فیلسوفان فرانسوی در این دوره همچون ولتر، روسو و دیدرو در این زمان نمونهٔ کامل و معیار خوبی برای تحلیل‌های سـ*ـیاسی، علوم اجتماعی، و نقدهای سـ*ـیاسی و اجتماعی به‌شمار می‌رود. تأثیر آن‌ها بر اجتماع فرانسه منجر به وقوع انقلاب فرانسه شد و نهایتاً باعث پدید آمدن و توسعهٔ دموکراسی‌های مدرن در جای جای جهان شد.

همچنان ماکیاولی، توماس هابز، که به خاطر نظریهٔ خویش دربارهٔ قرارداد اجتماعی به خوبی شناخته شده‌است، نیز اعتقاد داشت که یک قدرت مرکزی نیرومند، مانند پادشاهی، برای ادارهٔ خودخواهی ذاتی افراد نیاز است، البته هیچ‌کدام از این دو نفر به حق الهی پادشاه معتقد نبودند. در طرف دیگر جان لاک قرار داشت که کتاب دو رساله دربارهٔ حکومت را نوشت و به الهی بودن منشأ پادشاه معتقد نبود و با پذیرش نظریهٔ ارسطو در طرف آکویناس و علیه ماکیاولی و هابز ایستاد و گفت انسان به عنوان یک حیوان اجتماعی به دنبال شاد زندگی کردن در یک دولتی است که بر پایهٔ هماهنگی اجتماعی تأسیس شده‌است. اما بر خلاف نظریهٔ اصلی آکویناس دربارهٔ رهایی روح انسان از گنـ*ـاه اولیه، لاک معتقد بود که انسان‌ها با ذهنی ساده و پاک و بدون هیچ تأثیری به این دنیا پا گذاشته‌اند. بر طبق نظر لاک، از منظر حقوق طبیعی که بر پایهٔ منطق و برابری پایه‌ریزی شده و به دنبال آرامش و نجات انسان است، وجود یک حاکم مطلق که توسط هابز معرفی شده بود، غیرضروری و نالازم است. در این دوره، دیگر دین نقش خاصی را در عرصهٔ علم سـ*ـیاست بازی نمی‌کرد؛ و دریافته شد که باید جدایی بین کلیسا و دولت انجام گیرد. دانشمندان علوم انسانی نیز به این نتیجه رسیدند که اصول جاری در علوم تجربی می‌توانند دربارهٔ علوم اجتماعی نیز اعمال شوند و این امر باعث تشکیل علوم اجتماعی در معنای مدرن آن شد. در نتیجه سـ*ـیاست هم باید در آزمایشگاه خود مورد مطالعه و بررسی قرار می‌گرفت که همانا آزمایشگاه سـ*ـیاست اجتماع بود. در ۱۷۸۷ الکساندر همیلتون نوشت: «علم سـ*ـیاست مانند بسیاری از علوم دیگر با پیشرفت شایانی مواجه شده‌است.» دیگر دانشمندان دورهٔ روشنگری هم همگی سـ*ـیاست را یک علم می‌دانستند.

دیگر چهره‌های مهم در سـ*ـیاست آمریکا که در دورهٔ روشنگری نیز نقش به سزایی داشتند، بنجامین فرانکلین و توماس جفرسون بودند.


رشته تحصیلی علوم سـ*ـیاسی

 
  • تشکر
Reactions: نگین نوروزی و درسا

*Ghazale*

مدير بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
9/8/18
ارسال ها
1,639
امتیاز واکنش
12,854
امتیاز
373
سن
20
محل سکونت
Ahvaz
زمان حضور
8 روز 23 ساعت 55 دقیقه
نویسنده این موضوع
علم سـ*ـیاست مدرن

از آنجا که علم سـ*ـیاست اساساً مطالعهٔ رفتار انسان است، در تمام زمینه‌های این علم، مشاهدات در محیطی کنترل شده انجام می‌یابند، چرا که با تغییر محیط و ورود دیگر متغیرها به این مشاهده نتایج دست کاری شده و به مشاهدهٔ واقعی نمی‌رسیم و روش‌های تجربی هم به‌طور روزافزونی جای خود را در این علم باز کرده‌اند. به این خاطر دانشمندان علم سـ*ـیاست در طول تاریخ همیشه به دنبال مطالعه از طریق مشاهدهٔ رفتار نخبگان سـ*ـیاسی، نهادها و افراد یا گروه‌ها بوده‌اند تا بتوانند الگوهای کلی مناسبی را که بتوان نظریه‌های سـ*ـیاسی را بر روی آن‌ها استوار کرد، ارائه دهند.

همانند تمام شاخه‌های علوم اجتماعی، علم سـ*ـیاست با دشواری‌های مشاهده اعمال و رفتارهای انسانی رو به روست، چرا که رفتار انسانی تنوع و گوناگونی فراوانی دارد و انسان‌های متفاوت در موقعیت‌های مشابه دست به انتخاب‌های متمایزی می‌زنند و این امر مانند مطالعهٔ بدن انسان در زیست‌شناسی یا اشیاء ثابت در علم فیزیک نیست. علی‌رغم این دشواری‌ها، علم سـ*ـیاست معاصر توسط روش‌های متعدد و رویکردهای نظری گوناگون پیشرفت و توسعه یافته‌است.اغلب بر خلاف رسانه‌های ملی، دانشمندان علوم سـ*ـیاسی در صدد تحلیل و بررسی یک موضوع در طولانی مدت هستند و معمولاً دربارهٔ رخدادهای حال حاضر به تحلیل‌های عمیق و ارائهٔ نظریه‌های جدید نمی‌پردازند.

حضور علم سـ*ـیاست به عنوان یک رشتهٔ دانشگاهی توسط دانشگاه‌های مشخصی که این رشته را در نظام آموزشی خود با همین عنوان جای دادند، به اواخر قرن نوزدهم بازمی‌گردد. یعنی آن گونه که اندیشمندانی در این رشته تربیت شوند و تا دورهٔ دکترا بتوانند به ادامهٔ تحصیل بپردازند. در این میان تاریخچهٔ غنی سـ*ـیاست هم به دانشگاهی شدن و تدوین واحدهای درسی آن کمک کرد و باعث شد تا رویکردهای متنوعی در تدریس این رشتهٔ جدید التأسیس ایجاد شود.

انقلاب رفتارگرایانه و نهادگرایی جدید

در دهه‌های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ انقلابی رفتارگرایانه در این علم پدید آمد که تأکید داشت بر دقت در مطالعهٔ علمی رفتار افراد و گروه‌های مورد نظر در این رشته. منظور از آن این بود که تمرکز بر روی مطالعهٔ رفتار سـ*ـیاسی باشد به جای اینکه مطالعه بر نهادها و تفسیر متون حقوقی صورت پذیرد. این رویکرد در کار افرادی چون رابرت دال، فیلیپ کانورس و در همکاری با پائول لازارسفلد جامعه‌شناس دیده می‌شود.

در اواخر دههٔ شصت و اوایل دههٔ هفتاد شاهد استفاده از روش قیاسی در این رویکرد هستیم که با به‌کارگیری تکنیک‌های آن سعی در فراهم آوردن شیوهٔ بیشتر تحلیلی در این رشته داشت. در این دوره تلاش‌هایی برای مطالعهٔ رفتارشناسانهٔ اقدامات اقتصادی به منظور درک نهادهای سـ*ـیاسی هستیم. ویلیام اچ ریکلر و همکاران و شاگردانش در دانشگاه روچستر اصلی‌ترین مدافعان این رویکرد بودند.

پیشرفت‌های اخیر

در سال ۲۰۰۰ جنبش پرسترویکا در علم سـ*ـیاست به عنوان عکس‌العملی علیه حمایت از جنبشی که ریاضی‌سازی علم سـ*ـیاست نامیده می‌شد، پا به عرصهٔ وجود گذاشت. آن‌ها که در صدد معرفی این جنبش بودند بحث می‌کردند که گوناگونی روش‌ها و رویکردها در علم سـ*ـیاست نیاز است ولی نباید به گونه‌ای شود که جا برای رویکردهای جدید باقی نماند.

نظریه‌های تکامل یافتهٔ روانشناسی بحث می‌کنند که انسان دچار تحول‌های بسیاری در شیوهٔ اندیشیدن و زندگی روانی خود شده که باعث نگاهی متفاوت به سـ*ـیاست نیز می‌شود. این رویکرد توضیحی است برای درک بسیاری از ویژگی‌های نظام‌مند شناختی و مبنای سـ*ـیاست حال حاضر دنیا.

زیر شاخه‌ها

بیشتر اندیشمندان و دانشمندان علم سـ*ـیاست در یکی یا بیشتر از این پنج شاخهٔ این رشته مشغول به کار و مطالعه هستند:

سـ*ـیاست تطبیقی، شامل مطالعات منطقه‌ای
روابط بین‌الملل
فلسفه و اندیشه سـ*ـیاسی
ادارهٔ عمومی
حقوق عمومی
بعضی از دانشکده‌های علم سـ*ـیاست نیز همچنین از متدلوژی‌های گوناگونی استفاده می‌کنند و بعضاً رشته‌های مختلف دیگری را به این زیر شاخه‌ها اضافه کرده‌اند و زیر شاخه‌های جزئی‌تری را شکل داده‌اند، مانند مطالعهٔ سـ*ـیاست داخلی کشوری خاص. در تضاد با این طبقه‌بندی سنتی، بعضی از دانشگاه‌ها رشته‌های جزئی‌تر دیگری را نیز تأسیس کرده‌اند مانند رفتار سـ*ـیاسی (که شامل نظریات مردم، اقدامات جمعی و … است) و نهادهای سـ*ـیاسی (شامل مجلس قانون‌گذاری و سازمان‌های بین‌المللی). کنفرانس‌های علم سـ*ـیاست و نشریات آن اغلب بر دسته‌بندی‌های مشخص‌تر و جزئی‌تری تأکید دارند. برای مثال انجمن علوم سـ*ـیاسی آمریکا چهل و دو رشتهٔ نظام یافته را با روش‌ها و عناوین متفاوت برای این علم معرفی کرده‌است.


رشته تحصیلی علوم سـ*ـیاسی

 
  • تشکر
Reactions: نگین نوروزی و درسا
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا