خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

!Shîma!

معاونت بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
7/8/18
ارسال ها
549
امتیاز واکنش
32,118
امتیاز
398
زمان حضور
70 روز 21 ساعت 45 دقیقه
نویسنده این موضوع
با تکانی که خوردم، چشم‌هایم را باز کردم. ماشین ایستاده و تکان آخرش هم برای همین بود.
آب دهانم را خوردم و به اطراف نگاه کردم. وسط جنگل بودیم.
با تعجب به جنسن نگاه کردم و گفتم:
-این جا چه غلطی می‌کنیم؟
ابروهایش را بالا انداخت:
_خودت گفتی نزدیک که شدیم، وایسم.
به چشم‌های سبزش زل زدم. چرا نمی‌توانستم ذهن او را...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



✌پرطرفدار رمان طغیان تاریکی (جلد دوم خیزش تاریکی) | ! Shîma ! کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • تشویق
Reactions: Queenferyal3118، Sahar 3210، Saghár✿ و 60 نفر دیگر

!Shîma!

معاونت بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
7/8/18
ارسال ها
549
امتیاز واکنش
32,118
امتیاز
398
زمان حضور
70 روز 21 ساعت 45 دقیقه
نویسنده این موضوع
با دو سرفه‌ی ساختگی بالای سرشان ایستادم. تام وحشت زده نگاهم کرد. زبانش بند آمده بود. موهایم را کنار زدم و با آرامش به چشم‌های تام خیره شدم.
دوست نداشت که من، او را ببینم! می‌خواست پیش من پاک باشد تا شاید بتواند روزی مخ مرا بزند.
پوزخندم عمیق‌تر شد. ذهن خوانی چه چیزهایی را که نمی‌گفت!
به کورتنی نگاه...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



✌پرطرفدار رمان طغیان تاریکی (جلد دوم خیزش تاریکی) | ! Shîma ! کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: Mr1381، Queenferyal3118، Sahar 3210 و 62 نفر دیگر

!Shîma!

معاونت بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
7/8/18
ارسال ها
549
امتیاز واکنش
32,118
امتیاز
398
زمان حضور
70 روز 21 ساعت 45 دقیقه
نویسنده این موضوع
از روی زمین بلند شد و به سمتم آمد. اخم کرده بود.
_بسه! اگه بخوای به این مسخره بازی‌ها ادمه بدی، می‌میری.
پوزخندی زدم:
_فعلاً که ضدِ ضربه شدم.
کمی فکر کردم. نظرم در مورد مرگم چه بود؟ لبخند زدم و فکرم را بلند گفتم:
_بمیرم هم اهمیتی نداره برام! یه تنوعه.
چشم‌هایش قرمز شده بود و بدنش از خشم...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



✌پرطرفدار رمان طغیان تاریکی (جلد دوم خیزش تاریکی) | ! Shîma ! کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: Mr1381، Queenferyal3118، Sahar 3210 و 65 نفر دیگر

!Shîma!

معاونت بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
7/8/18
ارسال ها
549
امتیاز واکنش
32,118
امتیاز
398
زمان حضور
70 روز 21 ساعت 45 دقیقه
نویسنده این موضوع
بدون پلک زدن با نیش خند نگاهش کردم. وقتی سکوت طولانی‌ام را دید، خودش ادامه داد:
_دیگه نوبت رام شدنته!
موهایم را کنار زدم و به چشم‌هایش زل زدم. خاطراتش به صورت درهم به مغزم فشار آورد و مرا کاملاً گیج کرد.
_زنت، آدم نیست! اون، اون، لعنتی باید بکشیش...
_اما من دوسش دارم کیت...
_تو خانوادش رو کشتی...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



✌پرطرفدار رمان طغیان تاریکی (جلد دوم خیزش تاریکی) | ! Shîma ! کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: Mr1381، Queenferyal3118، Saghár✿ و 60 نفر دیگر

!Shîma!

معاونت بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
7/8/18
ارسال ها
549
امتیاز واکنش
32,118
امتیاز
398
زمان حضور
70 روز 21 ساعت 45 دقیقه
نویسنده این موضوع
پوزخندی زدم و روی مبل نشستم. موهایم را از روی صورتم کنار زدم. با زبان دور دهانم را تر کردم.
افراد خانواده را زیرِ چشمی نگاه کردم. از این همه بی خیالی و آرام بودنم، عصبی شده بودند. کیت ناخن‌هایش را می‌جوید و جان با اخم به من زل زده بود.
با بی خیالی شانه‌ای...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



✌پرطرفدار رمان طغیان تاریکی (جلد دوم خیزش تاریکی) | ! Shîma ! کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: Mr1381، Queenferyal3118، Sahar 3210 و 61 نفر دیگر

!Shîma!

معاونت بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
7/8/18
ارسال ها
549
امتیاز واکنش
32,118
امتیاز
398
زمان حضور
70 روز 21 ساعت 45 دقیقه
نویسنده این موضوع
کیت ظرف‌ها را با ضرب روی میز پرت کرد. لبخندی زدم. هیچ حسی به او نداشتم؛ اما، حرص خوردنش را دوست داشتم!
چند لقمه‌ای خوردم. در کل بد نبود. اما، باید حرصش را بیش‌تر می‌کردم. در مبل فرو رفتم و لَب زدم:
_غذای مونده؟ واقعاً تو این خونه چی‌کار می‌کنی؟ لااقل برای جای خوابت کار کن!
عصبی شد. به سمتم آمد و...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



✌پرطرفدار رمان طغیان تاریکی (جلد دوم خیزش تاریکی) | ! Shîma ! کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: Mr1381، Queenferyal3118، Sahar 3210 و 60 نفر دیگر

!Shîma!

معاونت بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
7/8/18
ارسال ها
549
امتیاز واکنش
32,118
امتیاز
398
زمان حضور
70 روز 21 ساعت 45 دقیقه
نویسنده این موضوع
_تیدِآ... آره، تیدِآ... از وقتی که فهمیدم وجود داری، قبل از این که حتی بفهمم دختری یا پسر، این اسم به ذهنم اومد. تیدِآ، ملکه‌ی تاریکیه. شومه، ولی قدرت‌منده و می‌تونه حتی تو تاریکی هم بهترین حکومت رو بسازه. تیدِآ کسی‌ هست که می‌تونه ثابت کنه تاریکی برابر با روشناییه. کاش بتونم با این اسم صدات کنم؛ ولی،...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



✌پرطرفدار رمان طغیان تاریکی (جلد دوم خیزش تاریکی) | ! Shîma ! کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: Mr1381، Queenferyal3118، Sahar 3210 و 60 نفر دیگر

!Shîma!

معاونت بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
7/8/18
ارسال ها
549
امتیاز واکنش
32,118
امتیاز
398
زمان حضور
70 روز 21 ساعت 45 دقیقه
نویسنده این موضوع
جلوی ساختمان ایستادم.
به راحتی نگاه‌ها را روی خودم احساس کردم. کیفم را از روی صندلی برداشتم و از ماشین خارج شدم.
وارد ساختمان شدم. بی خیال، خواستم به سراغ کمدم بروم که جیغ یک زن مانع رفتنم شد‌‌:
_استرلینگ!
عقب گرد کردم و روبروی زنی که کت و دامن مشکی پوشیده بود، ایستادم.
به چشم‌های قهوه‌ای‌ رنگش...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



✌پرطرفدار رمان طغیان تاریکی (جلد دوم خیزش تاریکی) | ! Shîma ! کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: Mr1381، Queenferyal3118، Sahar 3210 و 54 نفر دیگر

!Shîma!

معاونت بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
7/8/18
ارسال ها
549
امتیاز واکنش
32,118
امتیاز
398
زمان حضور
70 روز 21 ساعت 45 دقیقه
نویسنده این موضوع
وارد کلاس شدم. سه صندلی در ردیف‌های وسط خالی بود.
حدس زدم که برای من، ترسی و اسکات باشد.
بی حوصله صندلی خالی عقب کلاس را انتخاب کردم و بین جفری و تام نشستم.
تقریباً همه‌ی کلاس به سمتم برگشتند. احتمالاً توقع این رفتارم را نداشتند. به هر حال، ترسی و اسکات بهتر از جفری و تام بودند!
ابروهایم را بالا انداختم...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



✌پرطرفدار رمان طغیان تاریکی (جلد دوم خیزش تاریکی) | ! Shîma ! کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: Mr1381، Queenferyal3118، Sahar 3210 و 79 نفر دیگر

!Shîma!

معاونت بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
7/8/18
ارسال ها
549
امتیاز واکنش
32,118
امتیاز
398
زمان حضور
70 روز 21 ساعت 45 دقیقه
نویسنده این موضوع

نیستی و دائم می‌زنی هنوز...

خود را چو خون به قلبِ نداشته‌ام


[HIDE-THANKS]

بی حوصله سرم را روی میز گذاشتم.
تام دفترم را برداشت و با لبخندی همراه با تعجب به برگه‌ی دفتر...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



✌پرطرفدار رمان طغیان تاریکی (جلد دوم خیزش تاریکی) | ! Shîma ! کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: Mr1381، Queenferyal3118، Sahar 3210 و 117 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا