خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

نتایح جستجو

  1. ØMĪĎ

    مشاعره با اشعار خودمون

    از زمین آتش زبانه می زد همچون نیشتر آسمان هم بی تفاوت ! شعله های بیشتر
  2. ØMĪĎ

    مشاعره با اشعار خودمون

    تمرین نکرده بودم از تو جدا شدن را یک روح بودن اما ، در یک تن و بدن را
  3. ØMĪĎ

    مشاعره با اشعار خودمون

    یادت هزار ساله، کهن، در وجود ماست از ما شود چگونه جدا ؟! تار و پود ماست
  4. ØMĪĎ

    مشاعره با اشعار خودمون

    و اصرار من در تو اثر نکرد که سراپا رفتن بودی پس چون مسافر در راه دار ها کاسه ای اشک بدرقه ات کردم
  5. ØMĪĎ

    مشاعره با اشعار خودمون

    دردی بی جراحت و خونی بدون زخم پیداست مبتلای تو ام، نیست ابتلا...
  6. ØMĪĎ

    مشاعره با اشعار خودمون

    دم میکند از جوشش دل، شیشه ی چشمم یک جرعه بنوش از جگر سوختگانت
  7. ØMĪĎ

    مشاعره با اشعار خودمون

    ماه من غصه نخور، برکه که جای تو نبود بگذر تا که به چشم احدی کم نشوی
  8. ØMĪĎ

    مشاعره با اشعار خودمون

    حالت چشم تو بهم ریخت جهانم اما گله ای نیست که آواره نشان ام هیهات اگر دور شَوم از روش خویش من بر سر آشفتگی خویش بمانم
  9. ØMĪĎ

    مشاعره با اشعار خودمون

    آواز غنچه ها پر دشت و کرانه بود اما خزان حکایت دست زمانه بود آیینه ای که زخمی بی انعکاسی است چشمی که پینه بسته ی اشک شبانه بود
  10. ØMĪĎ

    مشاعره با اشعار خودمون

    تاریخ زدم گوشه ی تقویم خیالی آن روز که رفتی و نشستم به چه حالی! از سنگِ کلام تو که نشکست سر من افسوس ترک خورد ولی قلب سفالی
  11. ØMĪĎ

    معرفی تلگرافی کتاب

    زیرک‌ترین اشخاص را باید سر آسانترین چیزها گیر انداخت. جنایت و مکافات خب اول از همه اینکه مشهورترین اثر فئودور داستایوفسکی هستش و اسمش هم خداوکیلی خیلی خفنه( کلمات رو نگاه، خفن ! دست به گیرنده هاتون نزنید، همچنان در حال کار فرهنگی هستیم:smileb:) داستان درباره یه جوونکیه که اسمشو تریلی نمیشکه،...
  12. ØMĪĎ

    مشاعره با اشعار خودمون

    دوای عاشقی دوری است اما تلخ داروی است که گاهی نوشدارو میکشد، سم زندگی بخش است
  13. ØMĪĎ

    مشاعره با اشعار خودمون

    دلِ دشتم! هوای ابر دستان تو را دارم مسیر شوره زاران ام! کمی باران طلب کردم اگر امشب کمی سردم، کمی کم حرف ، کمی تاریک دلم پر نور و پر حرف است و از یاد تو تب کردم
  14. ØMĪĎ

    مشاعره با اشعار خودمون

    نهال آرزوی ما اگر بلند میشود خوشا خیال حاسدان؛ که میوه گند میشود
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا